کافه سیار؛ عاشقانهای که با مافیا و شهرداری میجنگد
- سارا شمیرانی
- 2دقیقه
کافهنوشت: هشت سال است که در حوزه مواد غذایی و کافه فعالیت میکند؛ اما بخش مهمی از این سالها را روی کافه سیار سرمایهگذاری کرده. سیاوش جعفری میگوید که امروز سه کافه سیار فعال، یک کافه دوطبقه در هشتگرد و یک پروژه جدید در دست اجرا دارد. با همه این حرفها اما کافه سیار را به هرچیزی ترجیح میدهد. او میگوید دلیل اصلی ماندگاریاش در این مسیر، «عشق» بوده است؛ عشقی که از همان روزهای اول باعث شد صنعت ساختمان را کنار بگذارد و به دنیای نوشیدنیها و سرویسدهی مستقیم وارد شود.
کافه برایم عشق است
سیاوش مهندسی عمران خوانده و بدنه اصلی ماشینهای کافه سیارش را هم خودش ساخته است. او میگوید: «من تجربه کاری خوبی در صنعت ساختمان داشتم، اما دلم با آن نبود. کافه برایم عشق است؛ همه چیز در لحظه اتفاق میافتد. مخاطب هدف روبهرویت است. اگر کاری که میسازی خوشمزه باشد، همان لحظه تشکر میکند. اگر هم دوست نداشته باشد، بازخوردش را مستقیم میدهد. این حسِ خوب و انرژی مثبت بعضی وقتها اعتیادآور است.
او توضیح میدهد که هفت سال است کافه سیارشان رکورد مثبت دارد؛ مشتریانی که سالها بعد میگویند مزهای را به یاد دارند یا غذایی را در مراسمیاز او خوردهاند. همین تجربههاست که او را به ادامه مسیر دلگرم کرده: «خانوادهها پیشمان آمدهاند و گفتهاند چهار سال پیش شما آش خوردیم. این واکنشها تکرار میشود و برای ما انرژی میسازد.»
کافهونها پول پارو میکنند؟
خیلیها میگویند کافه ونها پولدارند. آنقدر که حتی حاضر نمیشوند یک شب خیابان را رها کنند و در همایش یا نمایشگاهی شرکت کنند. سیاوش اما این حرف را قبول ندارد. «در تهران بیشتر این شایعه هست که هر کسی که کافه سیار دارد پولدار است یا مافیا دارد. واقعیت این است که اگر عاشقش باشی، میتوانی وارد شوی. این کار سختیهای خودش را دارد.مخصوصاً اگر در شهرکها کار کنی. از صبح تا شب باید با شهرداری، همسایه، سرما و گرما و حتی کلانتری دستوپنجه نرم کنی. این شرایط خیلی سختتر از این است که یک جای ثابت زیر یه سقف کار کنی. بنابراین اگردرآمد خوبی هم داشته باشد باید با سختیهای کار در نظر گرفته شود.»
دعوای همیشگی سر لوکیشن
به گفته او، بزرگترین چالش صاحبان کافه سیار «لوکیشن» است. گرفتن جای مناسب، ماندن در آن و حفظ رابطه با مردم و نهادهای شهری صبر و انرژی زیادی میخواهد. اگرچه دریافت مجوزهای رسمیزمانبر است، اما سیاوش تأکید میکند که مسیر قانونی شدنی است: «اگر از اول دنبال مجوز مشاغل سیار و ساماندهی بروید، میشود قانونی کار کرد. مشکل از آنجاست که جمعیت زیاد است و بسیاری هم بدون مجوز کار میکنند؛ برای همین برخوردها بیشتر میشود.»
مافیا همه جا وجود دارد. حتی توی همین صنف به ظاهر ساده. کسی که بخواهد کافه ون راه بیندازد، جدای از ماجرای مجوزها نمیتواند هرجایی که میخواهد کار و کاسبی راه بندازد.« این همان چالش لوکیشنی است که گفتم. بعضی خیابانهای تهران پاخور خوبی دارند و برای همین سرشان دعواست. اینطور وقتهاست که میگویند مافیا نمیگذارد ون کافهها هرجا که خواستند کار کنند. »
پینهادی برای مطالعه: افزایش تقاضا برای چای طبیعی؛ اولویت امسال سلامت است
از ۸۰۰ میلیون تا یک کافه لوکس
هزینههای راهاندازی یک کافه سیار هم کم نیست. سیاوش میگوید: «اگر امروز بخواهید با تجهیزات حداقلی کار را شروع کنید، حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. جالب است که اگر همین مبلغ را کنار هم بگذارید، میتوانید یک کافه ثابت خیلی لوکس هم راه بیندازید. اما داستان این دو فضا کاملاً متفاوت است.»
او تفاوت تجربه کار در یک کافه ثابت را هم توضیح میدهد: «در کافه ثابت جای مشخص داری، مجوز داری، نیرو داری. زمستان گرم کار میکنی، تابستان خنک. اما این راحتیها در کافه سیار نیست. هر شب ممکن است جابهجا شوی یا ساعات طولانی بیرون بمانی. باید جنگنده باشی.» سیاوش میگوید:« آنها زیر نظر اتحادیه نیستند و همین کار را برایشان سخت کرده. حمایت نمیشوند و برای مشکلاتشان هیچ ارگانی وجود ندارد. با این حال اما هر روز تعداد زیادی وارد این شغل میشود.»
از نمایشگاه تا فستیوالهای هنری
جذابیت کافه سیار برای سیاوش در «حرکت» است. اینکه همیشه در یک نقطه ثابت نیست و با آدمهای مختلف روبهرو میشود: «در مسابقات بسکتبال دعوت میشویم، کنار زمین فوتبال میرویم، در همایش خودروهای کلاسیک هستیم. یک روز نمایشگاه قهوه است و ما با کسانی که قهوه را میشناسند معاشرت میکنیم. فردا ممکن است برای پذیرایی به یک شرکت خصوصی برویم. همه اینها یعنی ما سکون را انتخاب نکردیم. کسی که انرژی ندارد اصلاً نمیتواند سمت این موضوع بیاید. این کار نفس میخواهد که ما فعلا آن را داریم.»
پست های مرتبط
اعترافات یک معتادِ ترک کرده
موفقیت زنان؟ با تلاش برابر ممکن است