بررسی شکل‌گیری اجتماع از طریق تعاملات کافه‌ای

کافه‌ها به‌عنوان مکان سوم شهری با تعاملات روزمره، حس تعلق، پیوند اجتماعی و اجتماع محلی می‌آفرینند.
بررسی شکل‌گیری اجتماع از طریق تعاملات کافه‌ای

کافه‌نوشت: تحولات اقتصادی، جابه‌جایی‌های شغلی و تغییر در وسایل حمل‌ونقل و ارتباطات باعث شده‌اند تعاملات محلی در محله‌ها کاهش یابد. بسیاری از پژوهش‌های شهری ادعا می‌کنند که محله دیگر نقش گذشته خود را در ایجاد صمیمیت و همبستگی ایفا نمی‌کند. با این حال، اگر به فضاهای نیمه‌عمومی مانند کافه‌ها نگاه کنیم، می‌بینیم که سطحی از روابط گذرا و سیال همچنان زنده است. این مقاله بر پایه مشاهدات قوم‌نگارانه یک کافه در محله نویل‌کولن برلین نشان می‌دهد که کنش‌های روزمره مشتریان و کارکنان می‌توانند فضایی برای ایجاد حس تعلق و اجتماع فراهم کنند. مقاله با تکیه بر نظریه «مکان سوم» اولدنبرگ و نظریه‌های کنش اجتماعی شوتسکی و شاو، و با الهام از مفاهیم گافمن درباره پیش‌صحنه و پشت‌صحنه، نشان می‌دهد که این تعاملات چگونه برای افراد مشارکت‌کننده، حس تعلق و اجتماع ایجاد می‌کنند.

کسب‌وکارهای محلی، به‌ویژه کافه‌ها، از مهم‌ترین فضاهایی هستند که چنین تعاملاتی را امکان‌پذیر می‌سازند. آن‌ها نه تنها کالا و خدمات عرضه می‌کنند، بلکه بسترهایی برای تبادل فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی‌اند. از دیدگاه اولدنبرگ، این فضاها نمونه‌ای از «مکان سوم» هستند: محیط‌هایی میان خانه و کار که افراد می‌توانند در آن گرد هم آیند، معاشرت کنند و نوعی اجتماع غیررسمی شکل دهند.

این مقاله با تکیه بر مشاهده‌های قوم‌نگارانه یک کافه در برلین، می‌کوشد نشان دهد چگونه کنش‌های ساده مثل خرید، نشستن، گفت‌وگو، لمس اشیاء و حرکت بدن‌ها می‌توانند تجربه‌ای از اجتماع خلق کنند.

مکان سوم اولدنبرگ

اولدنبرگ در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ مفهوم «مکان سوم» را مطرح کرد. خانه مکان اول است و کار مکان دوم؛ اما انسان‌ها نیاز به فضای دیگری دارند که در آن بدون الزامات خانوادگی یا شغلی با یکدیگر معاشرت کنند. کافه‌ها، رستوران‌های کوچک و کتاب‌فروشی‌ها نمونه‌هایی از این فضا هستند. ویژگی این مکان‌ها صمیمیت، عدم رسمیت، حضور مشتریان ثابت و امکان گفت‌وگوهای آزاد است. آن‌ها مانند اتاق نشیمن عمومی عمل می‌کنند و حس تعلق به محله را تقویت می‌نمایند. با این حال، اولدنبرگ کمتر به جزئیات عملی پرداخت؛ او نشان نداد دقیقاً چه کنش‌هایی باعث می‌شود یک فضا به مکان سوم تبدیل شود.

پیشنهاد دیگر برای مطالعه : کافه خانه دوم ما بود.

نظریه‌های کنش اجتماعی

اینجاست که نظریه‌های کنش اهمیت پیدا می‌کنند. شوتسکی، رکویتز و شاو بر این باورند که زندگی اجتماعی از دل اعمال روزمره ساخته می‌شود. هر کنش شامل سه عنصر است:

ماده و ابزار مانند میز، صندلی، فنجان قهوه، مهارت و شایستگی مانند دانستن شیوه سفارش دادن یا نشستن و معنا مانند برداشت‌ها و احساساتی که افراد به عمل می‌دهند. وقتی این عناصر در کنار هم تکرار می‌شوند، الگوهایی پایدار از روابط اجتماعی شکل می‌گیرد.

بنابراین مصرف تنها خرید نیست بلکه نشستن، صحبت کردن یا حتی نگاه کردن نیز بخشی از کنش مصرفی است که معنا و پیوند اجتماعی می‌آفریند.

دیدگاه گافمن: پیش‌صحنه و پشت‌صحنه

گافمن فضاهای عمومی را به صحنه نمایش تشبیه می‌کند. افراد در پیش‌صحنه (مثلاً سالن کافه) رفتارهایی مطابق انتظار عمومی نشان می‌دهند: لبخند زدن، آداب‌دانی، رعایت نوبت. در پشت‌صحنه (مانند آشپزخانه) آزادترند و می‌توانند نقش خود را کنار بگذارند. مرز میان این دو همیشه شفاف نیست؛ گاهی کارکنان رفتارهای پشت‌صحنه را به پیش‌صحنه می‌آورند و فضایی صمیمی‌تر ایجاد می‌کنند.

مطالعه موردی: کافه‌ای در نویل‌کولن، برلین

نویل‌کولن محله‌ای متنوع و پرجمعیت در برلین است که ترکیبی از ساکنان ترک، عرب، لهستانی و آلمانی را در خود جای داده و در سال‌های اخیر جوانان اروپای غربی و آمریکایی نیز به آن افزوده‌اند. کافه مورد مطالعه در خیابانی شلوغ قرار دارد و با پنجره‌های بزرگ شیشه‌ای، میزهای داخل و بیرون، و بوی قهوه و شیرینی تازه رهگذران را جذب می‌کند. این کافه توسط دو مرد ترک‌تبار اداره می‌شود و کارکنان اصلی آن زنان جوان ترک هستند. فضای کافه همواره شلوغ است؛ در ساعات میانی روز کارمندان و دانش‌آموزان برای خرید و صرف غذا به آن می‌آیند.

بدن‌ها، اشیا و باله تجاری

حرکت مداوم مشتریان و کارکنان در کافه شبیه یک رقص هماهنگ است. گارسون‌ها با سینی‌های پر از غذا میان میزها حرکت می‌کنند، مشتریان برای باز کردن راه کنار می‌روند، گاهی تماس‌های بدنی کوتاه رخ می‌دهد، صدای بلند سفارش‌ها و خنده‌ها فضا را پر می‌کند. نویسنده این وضعیت را باله تجاری می‌نامد؛ رقصی روزمره که در آن بدن‌ها و اشیا پیوسته در تعامل‌اند و نظم نانوشته‌ای ایجاد می‌کنند.

این باله نه تنها جریان کار را پیش می‌برد، بلکه امکان گفت‌وگو و شوخی میان افراد غریبه را فراهم می‌سازد. تماس‌های ساده مانند لمس شانه یا کمک در جابه‌جایی ظرف‌ها، صمیمیتی کوچک اما مهم پدید می‌آورد.

پیشنهاد دیگر برای مطالعه: کافه‌داری، یک رویای بیست ساله!

پیش‌صحنه و پشت‌صحنه در کافه

کارکنان هنگام ورود به سالن، لبخند می‌زنند و ظاهر مرتب می‌گیرند؛ اما در آشپزخانه آزادترند، کفش در می‌آورند یا شوخی می‌کنند. گاهی این رفتارهای غیررسمی به سالن نیز کشیده می‌شود: نشستن کنار مشتری یا شوخی دوستانه. این ترکیب پیش‌صحنه و پشت‌صحنه فضایی خانوادگی می‌سازد و مرز رسمی میان کار و زندگی خصوصی را کمرنگ می‌کند.

شکل‌گیری اجتماع

اگرچه بیشتر تعاملات کوتاه و گذرا هستند، اما همین‌ها به ایجاد حس اجتماع کمک می‌کنند. مشتریانی که مرتب به کافه می‌آیند، توسط صاحب کافه به‌گرمی خوشامد می‌شوند و جایگاهی ویژه پیدا می‌کنند. گفت‌وگوهای کوتاه بر سر لهجه، مدرسه یا خرید روزانه، شبکه‌ای از روابط ضعیف اما ارزشمند ایجاد می‌کند. برای بسیاری، کافه مانند خانه دوم یا اتاق نشیمن عمومی است؛ جایی برای احساس راحتی و تعلق.

بررسی جامعه از دریچه مصرف

مصرف در اینجا تنها نوشیدن قهوه یا خوردن شیرینی نیست. عمل نشستن، نگاه کردن، خندیدن، حتی سکوت کردن بخشی از مصرف‌اند. این اعمال به‌ظاهر ساده وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند، نوعی اجتماع پدید می‌آورند. کافه‌های محلی با آستانه ورود پایین، فضایی در دسترس برای گروه‌های متنوع فراهم می‌کنند تا در تعامل اجتماعی شرکت کنند. البته این فضاها همیشه فراگیر نیستند و ممکن است به دلایل اقتصادی یا فرهنگی محدودیت‌هایی داشته باشند.

پیشنهاد دیگر برای مطالعه: بررسی چارچوب تحلیلی فرهنگ‌های کافه‌نشینی.

نتیجه‌گیری

این مطالعه نشان می‌دهد که کافه‌ها، به‌رغم تغییرات گسترده در سبک زندگی شهری، همچنان کانون مهمی برای تعاملات اجتماعی هستند. آنچه کافه را به مکان اجتماع بدل می‌کند، نه صرفاً طراحی فیزیکی یا محصولات، بلکه کنش‌های روزمره کارکنان و مشتریان است.

با استفاده از چارچوب مکان سوم و نظریه‌های کنش، می‌توان دریافت که اجتماع نه تنها در خانواده و محل کار، بلکه در لحظات کوچک زندگی روزمره مثل کافه‌ها و مغازه‌ها  نیز ساخته می‌شود. باله تجاری، پیش‌صحنه و پشت‌صحنه، تماس‌های کوتاه بدنی و گفت‌وگوهای گذرا همگی به ایجاد حس تعلق و اجتماع کمک می‌کنند.

بنابراین، جامعه شهری در همین تعاملات کوچک روزانه بازتولید می‌شود. پژوهش حاضر دعوتی است برای توجه بیشتر به این فضاهای نیمه‌عمومی و نقش حیاتی آن‌ها در زندگی شهری معاصر.

نویسنده: Anna Marie Steigemann، دانشگاه فنی برلین
منتشرشده در: ژانویه ۲۰۱۷ در مجله Geographica Helvetica researchgate.net

لینکها و منابع

https://www.researchgate.net/profile/Anna-Steigemann

https://www.researchgate.net/publication/313019841_Social_practices_in_a_cafe_Community_through_consumption

https://www.researchgate.net/publication/313019841_Social_practices_in_a_cafe_Community_through_consumption

پست های مرتبط