سوخت شب‌های خلاقیت

قهوه نه تنها نوشیدنی، بلکه سوخت خلاقیت هنرمندان و نویسندگان مشهور بوده است. از دیوید لینچ تا بالزاک و نرودا، قهوه همراه شب‌های طولانی و الهام‌بخش آثار بی‌زمان آن‌ها بود.
سوخت شب‌های خلاقیت

کافه‌نوشت: قهوه برای بسیاری از ما فقط نوشیدنی‌ برای بیدار ماندن است، اما برای هنرمندان، نویسندگان و ستاره‌های سینما، قهوه هویت، سوخت و گاهی همراه همیشگی زندگی بوده است. بخار گرم فنجان‌ها، صدای ریختن قهوه و تلخی آن، شب‌ها را به مکانی جادویی برای خلق اثر تبدیل می‌کرد. جادویی که بعضی از آن‌ها را زیادی درگیر خودش کرد و تبدیل شد به نوشیدن 20 فنجان در روز! عادتی عجیب اما واقعی که خیلی از افراد مشهور با آن درگیر بوده‌اند.

سوخت پنهان‌هالیوودی‌ها

در استودیوهای تاریک و پرهیاهوی‌هالیوود، دیوید لینچ با ۲۰ فنجان قهوه روزش را به پایان می‌رساند. او این موضوع عجیب را در مصاحبه‌اش با Huffpost در میان گذاشته بود و گفته بود «قهوه سوخت خلاقیت من است.» لینچ فنجان به فنجان، جهان‌های سوررئال خود را می‌ساخت و صحنه‌هایی خلق می‌کرد که تماشاگر هرگز نمی‌دانست پشت آن‌ها چه شب‌های طولانی و بیداری‌هایی نهفته است.

هیو جکمن، بازیگر استرالیایی در مصاحبه با The Guardian گفته بدون قهوه نمی‌تواند روزش را شروع کند. او برند Laughing Man Coffee را تأسیس کرده تا نه تنها قهوه با کیفیت ارائه دهد، بلکه زندگی کشاورزان قهوه‌کار را هم بهبود بخشد. هر فنجان نمادی از خلاقیت و مسئولیت اجتماعی است.

در پشت صحنه فیلم‌های اکشن، جکی‌چان با فنجان‌های پی‌درپی قهوه، ساعت‌های طولانی تمرین و بدل‌کاری را پشت سر می‌گذارد. هر قطره قهوه، هوشیاری او را برای اجرای صحنه‌هایی که نفس‌ها را بند می‌آورد، حفظ می‌کرد. جکی چان در مصاحبه ای گفته بود که در دوران فیلم‌برداری، قهوه پشت قهوه می‌نوشیده تا خستگی را تحمل کند. او اعتراف کرده که گاهی مصرفش «زیادی» بوده و باعث لرزش دست و بی‌خوابی می‌شده.

مرگ در میان دانه‌ها

اونوره دو بالزاک، رمان‌نویس فرانسوی قرن نوزدهم، رکورددار مصرف قهوه بود. روایت‌ها می‌گویند روزانه بین ۳۰ تا ۵۰ فنجان می‌نوشید. او شب‌ها پشت میز می‌نشست، قهوه پشت قهوه سر می‌کشید و می‌نوشت. پزشکان زمانش هشدار داده بودند که این حجم کافئین می‌تواند قلبش را از کار بیندازد. بالزاک در ۵۱ سالگی درگذشت؛ بسیاری مرگ زودرس او را نتیجه «زندگی کافئینی» می‌دانند.

فیلسوفی با ۴۰ فنجان در روز

فیلسوف فرانسوی، ولتر، می‌گفت قهوه او را شاداب‌تر و ذهنش را تیزتر می‌کند. او روزانه تا ۴۰ فنجان می‌نوشید. پزشکانش هشدار می‌دادند، اما ولتر بی‌توجه می‌گفت: «این نوشیدنی زندگی مرا طولانی‌تر می‌کند.» او برخلاف بالزاک، تا ۸۳ سالگی زیست؛ اما سال‌های آخر با مشکلات معده و بی‌خوابی شدید دست‌وپنجه نرم کرد.

بتهوون؛ وسواس بر ۶۰ دانه

لودویگ فان بتهوون، آهنگساز آلمانی، نه فقط عاشق قهوه بلکه وسواسی بود. او برای هر فنجان دقیقاً ۶۰ دانه قهوه می‌شمرد. هر روز صبح با این آیین آغاز می‌کرد. دوستانش می‌گفتند وسواس و تکرار این عمل نشانه اعتیاد روانی او بود. هرچند گزارشی از آسیب جسمی‌ مستقیمش در دست نیست، اما همین وسواس نشان می‌دهد قهوه برایش صرفاً یک نوشیدنی نبود.

سوخت شب‌های خلاقیت

رئیس‌جمهوری با «فنجان غول‌پیکر»

تئودور روزولت، رئیس‌جمهور آمریکا، به قدری قهوه می‌نوشید که خانواده‌اش فنجانی بزرگ مخصوص او ساخته بودند. پزشکان زمانه گزارش کرده‌اند که او به مشکلات فشار خون و قلب دچار شد. البته عمرش نسبتاً طولانی بود، اما وابستگی شدیدش به قهوه تبدیل به بخشی از افسانه‌های سیاسی آمریکا شد.

شب‌های بی پایان با قهوه

گوستاو فلوبر به وسواس و دقت در نوشتن مشهور است. او روزها کمتر قلم به دست می‌گرفت، اما شب‌ها پشت میز کار می‌نشست، سیگار پشت سیگار روشن می‌کرد و فنجان‌های قهوه را یکی پس از دیگری سر می‌کشید.
در نامه‌هایش نوشته است:«بدون قهوه مغزم کار نمی‌کند.» دوستانش او را نویسنده‌ای می‌دانستند که شب‌هایش با بوی قهوه و دود سیگار آمیخته بود. پژوهشگران معتقدند همین شب‌زنده‌داری‌ها و وابستگی به کافئین، همراه با مصرف بی‌رویه دخانیات، در بروز حملات عصبی و ضعف جسمانی او بی‌تأثیر نبود.

مارسل پروست، نویسنده‌ی در جستجوی زمان از دست‌رفته، به خاطر بی‌خوابی‌های مزمن معروف بود. او برای نوشتن، قهوه‌ی غلیظ می‌نوشید و شب‌های طولانی را بیدار می‌ماند. دوستانش از لرزش دست‌ها و اضطراب مداومش نوشته‌اند؛ عوارضی که پزشکان آن را به کافئین زیاد نسبت می‌دادند.

در آن سوی جهان، پابلو نرودا شاعر شیلیایی و برنده نوبل ادبیات، قهوه را نه فقط نوشیدنی که شریک شاعرانه خود می‌دانست.صبح‌ها و گاهی نیمه‌شب‌ها، کار نوشتن را با یک فنجان قهوه غلیظ آغاز می‌کرد. در یادداشت‌ها و خاطرات دوستانش آمده که قهوه برای او نوعی «مقدمه ورود به شعر» بود.

پست های مرتبط