قهوهپارتیها زیر تیغ پلمپ؛ از ترند جهانی تا جنجال داخلی
- سارا شمیرانی
- 2دقیقه
کافهنوشت: کافه لمیز پلمپ شد. چرا؟ چون قهوه پارتی داشتند. دختر و پسرهای جوان کنار هم جمع شده بودند؛ نه برای مهمانی شبانه و الکل، بلکه برای نوشیدن قهوه و گوش دادن به موسیقی. کافه لمیز بسته شد و بعد از یک هفته باز شد. پنجشنبه هم نیدکافه را بستند. چون از یک هفته قبل تبلیغ کرده بود که قرار است روز جمعه یک ایونت داشته باشد با حضور دختران موتور سوار به صرف قهوه و موسیقی. اما اینبار «قصاص قبل از جنایت» کردند. نیدکافه را قبل از شروع گردهمایی و اینکه موتور سوارها کنار هم جمع شوند تعطیل کردند که البته تا امروز هم باز نشده. دو روز پیش هم خبر پلمپ کافه مهرشهر آمد. بازهم به همان دلیل قهوه و دورهمی و موزیک. و این روند تازهای از پلمپهاست که کم و بیش به گوش میرسد. پلمپهایی که تازه بعد از ماجرای حجاب کمی آرام گرفته بود، اما دوباره با شروع قهوهپارتیها موج تازهای ایجاد کرده است.
چرا علاقه به قهوه پارتی زیاد شده است؟
قهوهپارتی دورهمی رایج این روزها در تمام دنیا است. در واقع نسل جدید به این نتیجه رسیده که وقت الکل و مهمانیهای شبانه به سر رسیده و جهان به یک زندگی سالم و سرزنده نیاز بیشتری دارد. حالا خیلی از کافهها در کشورهای مختلف قهوهپارتی برگزار میکنند. یک دورهمیکاملا هشیارانه که روز برگزار میشود، با موسیقی بلند و پذیرایی قهوه. آدمها باهم معاشرت میکنند و بعد از دورهمی هم میروند که ادامه زندگی را داشته باشند. دوبی یکی از شهرهایی است که تابستان امسال، قهوه پارتیهای زیادی برگزار کرد. حتی برخی اجراها در مکانهایی مثل فرودگاه بینالمللی دبی (DXB) رخ دادهاند، جایی که شرکتکنندگان در حالیکه چمدانهایشان را برداشتهاند، آخرین فنجان قهوهی شادی را در کنار موسیقی تجربه کردهاند. در واقع جامعهشناسان میگویند دنیا شاهد یک تحول اجتماعی-تفریحی جذاب بوده است؛ نسلی سلامتیگرا که دیگر شبنشینی و عرقخوری چندانی در آنها دیده نمیشود، حالا به سمت جمعهایی با موزیکهای مختلف میروند که سوختشان قهوه است نه الکل.
پلمپ قبل از هر ایونتی
در ایران اما قهوهپارتی دوباره باعث پلمپها شده است. ویدئو قهوه پارتیها در سوشال مدیا منتشر میشود و بعد هم خبر پلمپ شدن میرسد. تا قبل از وایرال شدن همه چیز عادی است اما به محض انتشار خبر در شبکههای اجتماعی وضعیت تغییر میکند. صالح نیکبخت وکیل دادگستری میگوید:« به طور کلی نه تنها نیروی انتظامی بلکه دستگاه قضایی کشور هم نمیتواند قبل از وقوع عمل مجرمانه هیچ اقدامی به عمل آورد. تنها بعد از وقوع جرم میتوان علیه اشخاص یا واحدهای صنفی اقدام قضایی صورت گیرد و به بستن کافهها یا ممانعت ازانجام فعالیت آنها اقدام کند.» اما حالا در خیلی از موارد قبل از ایونت، کافهها پلمپ میشود. مثل همین نیدکافه که یک روز قبل از ایونت دختران موتور سوار پلمپ شد و در صفحه اینستاگرامش نوشت: «پلمپ شدیم، فدای سر دختران ایران». صالح نیکبخت درباره این مدل از پلمپها میگوید:« وقتی نیروی انتظامی پیشبینی میکند که ممکن است جایی محل ارتکاب عمل خلاف قانون باشد، باید از قبل در محل حضور پیدا کرده و مانع انجام این عمل خلاف شود نه اینکه قبل از وقوع تخلف کافه را ببندد و قصاص قبل از جنایت کند. یا اینکه قبل از ایونت با صاحب کافه گفتگو کرده و او را از برگزاری مراسم منصرف کند. اما اینکه بخواهد قبل از اینکه اتفاقی پیش بیاید، کافهای را پلمپ کند و به کسبو کار کافه ضرر بزند، هیچ توجیه قانونی ندارد و اقدام سلیقهای خلاف قانون انجام داده است. در نتیجه اتفاقاتی که این روزها رخ میدهد شبیه به اتفاقی است که اتومبیلها را بدون هیچ دلیلی تفتیش میکردند تا در آن موارد خلاف قانون کشف کنند. این گونه مواردی که گفته میشود هیچ تعریفی در قانون برای آن وجود ندارد. »
خودنمایی یا تابوشکنی؟
برخی اما میگویند کافهها برای دیده شدن دست به چنین اقداماتی میزنند. آنها میگویند برگزاری قهوهپارتی یا ایونتهای ساختارشکنانه در شرایط فعلی، سیگنالی است برای دیده شدن. ما میخواهیم پلمپ شویم تا بیشتر به چشم بیاییم! سمیرا نیازی جامعهشناس میگوید:« حتی اگر بعضی از کافهها برای دیده شدن ایونتهایی برگزار کنند که قبلا وجود نداشته و تابوشکنی میکنند ایرادی ندارد. همیشه تابوشکنی در هر دورهای با هزینه همراه بوده. حالا که قهوهپارتی ترند شده، بعضیها در این زمینه پیشقدم شدند و دارند هزینه این کار را با پلمپ شدن میدهند. بله قطعا از کنار این پلمپها شهرتی هم به دست میآورند و محبوبتر میشوند اما این موضوع مانع این نیست که فکر کنیم آنها هزینه نمیدهند یا کارشان بیارزش است. پلمپ شدن، جریمه و ضرر و زیان یک تا دو هفته ای تاوانی است که بعضی از کافهها میدهند تا موضوعات اینچنینی در جامعه عادی شود. مثل خیلی چیزهای دیگری که در تمام این سالها به ظاهر غیرقانونی بود ولی با هزینه دادن عدهای، تبدیل به یک اتفاق عادی شد.»
حالا قهوهپارتیها و ایونتهای دیگر در ایران بین دو روایت گیر کردهاند. از یکسو بهعنوان بخشی از یک ترند جهانی سالم و از سوی دیگر بهعنوان مصداق نقض قانون و بهانهای برای پلمپ. این تضاد شاید همان چیزی باشد که نسل جدید میخواهد. سبک زندگی متفاوت، حتی اگر هزینهاش موقتاً تعطیلی کافهها باشد.
پست های مرتبط
موج پلمب کافهها بعد از هالووین
گجتهای قهوه؛ از خانه تا سفر