بهترین باریستای ۲۰۲۵: کافه‌ها، ترکیبی از صحنه نمایش و داستان قهوه هستند

مسابقات باریستا، مهارت، خلاقیت و نوآوری قهوه با بنجامین پوت، قهرمان کانادا ۲۰۲۵.
بهترین باریستای 2025: کافه‌ها، ترکیبی از صحنه نمایش و داستان قهوه هستند
(عکس: آماده‌سازی و تجهیزات مسابقه باریستا)

کافه‌نوشت: مسابقات باریستایی شاید چیزی شبیه صحنه تئاتر باشد اما در اصل جشنی از مهارت، دقت و قصه‌گویی از دریچه‌ی قهوه‌ست. شرکت کنندگان تنها ۱۵ دقیقه فرصت دارند تا برای هیئت داوران اسپرسو؛ یک نوشیدنی بر پایه‌ی شیر و یک طراحی خلاقانه با امضای منحصر به فردِ خود را سرو کنند. هر مرحله اهمیت بالایی دارد: از نحوه انتخاب قهوه گرفته تا روش دم‌آوری و شیوه‌ی ارائه. یکبار برنده شدن دستاوردی بزرگ است و برنده شدن در چندین دوره، شرکت کنندگان را در زمره‌ی بهترین‌های جهان قرار می‌دهد.

بنجامین پوت نامی که طرفداران قهوه کانادا به خوبی با او  آشنا هستند،. با پیروزی در مسابقات سال ۲۰۲۵، اکنون برای هفتمین بار عنوان قهرمانی ملی باریستای کانادا را از آن خود کرده است؛ رکوردی که در تاریخ این مسابقات بی‌همتاست.  از اولین عنوان ملی او در سال ۲۰۱۳، پوت نیرویی ثابت در صحنه جهانی بوده و به عنوان نماینده از کشور کانادا در مسابقات قهرمانی باریستای جهان (WBC) شرکت و چندین بار در میان پنج نفر برتر قرار گرفته است.

جدا از صحنه مسابقات، پوت از بنیان‌گذاران مونوگرام کافی (Monogram Coffee) است، یک برشته‌کاری و گروه کافه مستقر در کلگری که به شکل‌دهی مدرن کافه در کانادا کمک فراوانی کرده است. او به خاطر نوآوری (از جمله اولین کسانی بود که در مسابقه از شیر تقطیر انجمادی استفاده کرد) و تمرکز بر طعم و مهمان‌نوازی شناخته شده است و شهرتی فراتر از سالن‌های مسابقه برای خود ساخته است.

ما کمی بعد از پیروزی‌اش در مسابقات قهرمانی سال ۲۰۲۵ با او نشستیم تا دربارهٔ مسیرش، نوشیدنی‌هایی که حرفه‌اش را تعریف کردند، و اینکه چگونه درس‌های مسابقه به قهوهٔ روزمره مرتبط می‌شوند، صحبت کنیم.

 

سوال: برای خوانندگانی که تو را نمی‌شناسند کمی درباره اینکه چطور با قهوه تخصصی آشنا شدی بگو و اینکه چه چیزی تو را به سمت مسابقه دادن سوق داد ؟

بن: من یکی از مسن‌ترین مسابقه‌دهندگان هستم، بنابراین شروع من در قهوه مربوط به زمان‌های قدیم است. در دوران دبیرستان در یک کافه زنجیره‌ای کار می‌کردم. رئیسم یک مقاله روزنامه آورد که در مورد لته آرت نوشته بود که حتی نحوه انجام آن را توضیح هم نمی‌داد و در همان لحظه‌ای که آن را خواندم، تصمیم گرفتم که این کار را یاد بگیرم. آن زمان دوره‌ی کاپوچینوی خشک بود؛ یعنی ;کاپوچینوی پر از کف شیر و تقریبا بدون شیر مایع و پیچرهای بخاردهی ساده‌ای که نوکِ باریکی برای ریختن نداشت. با این‌حال، بدون امکانات، توانستم آرتی شبیه به طرح گل رز روی قهوه بزنم. از آنجا به کلگری نقل مکان و در کافه‌های موج سوم (3rd wave) شروع به کار کردم. در سال ۲۰۰۹ در کافه فیل و سباستین (Phil & Sebastian Coffee) کار می‌کردم که رئیسم، فیل، تصمیم گرفت در مسابقات شرکت کند. حتی با اینکه اطلاعات کمی درباره قهوه و حتی کمتر درباره مسابقه داشتم، ولی فیل اجازه داد به تیم بپیوندم و این اولین ورود من به دنیای مسابقات بود. چیزی که همیشه مرا به بازگشت ترغیب کرده این است که هر سال بیشتر درباره قهوه یاد می‌گیرم و این همیشه مرا در حرفه‌ام بهتر می‌کند.

سوال: از کی متوجه شدی قهوه برای تو بیش از فقط یک شغل خواهد بود؟

بن: بسیاری از باریستاها یک لحظه طلایی و واضح دارند که در آن زمان برای همیشه عاشق قهوه می‌شوند. برای من اما، این فرآیند تدریجی‌تر بود و شامل عوامل زیادی شد. قهوه به تو یک فرصت مادام‌العمر برای یادگیری ارائه می‌دهد نه فقط در حوزه‌ی قهوه، بلکه شیمی، علوم حسی، زبان‌ و… و این لیست ادامه دارد! افرادی که با آنها کار کرده‌ام به دوستان مادام‌العمر من تبدیل شده‌اند و داشتن یک حرفه با برخی از بهترین دوستان، موهبتی بزرگ است.

در نهایت، اینکه بتوانی این همه کنترل روی طعم چیزی داشته باشی، کاملاً شگفت‌انگیز است. کار من شامل تامین(سورسینگ)، برشته‌کاری و دم‌آوری است، بنابراین این شانس را داشته‌ام که در هر مرحله از فرآیند ساخت قهوه، دستی داشته باشم و این کم اتفاقی نیست. فکر می‌کنم دلیلی که باعث شده من این‌همه مدت عاشق این صنعت قهوه بمانم همین شاخه‌های مختلفی است که به آن ورود کرده‌ام ؛ ممکن است زمان‌هایی باشد که برخی عناصر کمتر مرا جذب کنند، اما چیزهای دیگری که در قهوه دوست دارم، آتش اشتیاق مرا روشن نگه می‌دارد. وقتی به عقب نگاه می‌کنم، می‌فهمم که قهوه همیشه برای من بیش از یک شغل بوده، فقط خودم آن را نمی‌دانستم.

سوال: امسال تو دوباره به صحنه بازگشتی و قهرمانی باریستای کانادا را مجددا به دست آوردی. چه حسی داشتی وقتی دوباره در آن فضا قرار گرفتی و برنده سال ۲۰۲۵ شدی؟

بن: من از نزدیک شاهد تکامل و رشد مسابقات کانادا بوده‌ام. در گذشته، سطح جهانی بسیار بالاتر از استانداردهای کانادا بود، اما اکنون معتقدم هر یک از فینالیست‌های مسابقات ملی کانادا می‌توانند در سطح جهانی رقابت کنند و بدرخشند. دیدن این پیشرفت کانادا در صحنه جهانی مرا بسیار خوشحال می‌کند، اما همچنین به این معنی است که برنده شدن بسیار سخت‌تر شده. حتی پس از این همه سال، هنوز هم وقتی نامم به عنوان برنده اعلام می‌شود، شوکه می‌شوم.

سوال: آیا احساس می‌کنید افزایش سطح رقابت شما را وادار می‌کند بیشتر چیزهای جدید را امتحان کنید، یا معمولاً ترجیح می‌دهید به سبکی پایبند بمانید که برایتان اصیل و واقعی است؟

بن: من همیشه به دنبال چیزهای جدیدی برای به اشتراک گذاشتن در مسابقه هستم. در مسابقات باریستا، آزمایش‌های ناموفق زیادی وجود دارد که هرگز به مرحله اجرا نمی‌رسند. سبک مسابقه من این است که ریسک کارم را بپذیرم و سعی کنم با قوانین مسابقه بازی کنم.

(عکس: پوت در حال اجرای روتین فینال در مسابقات قهرمانی کانادا ۲۰۲۵)

(عکس: پوت در حال اجرای روتین فینال در مسابقات قهرمانی کانادا ۲۰۲۵)

 

سوال: وقتی برای مسابقه امسال در حال برنامه‌ریزی روتین خود بودید، چه نکاتی را در نظر داشتید؟ آیا در مقایسه با رقابت‌های گذشته، چیزی در نحوه‌ی آماده‌سازی یا ارائه‌ امسالتان متفاوت بود؟

بن: در مورد نوآوری‌ها، امسال یک نوشیدنی بر پایه‌ی شیر را در دو دما سرو کردم. قوانین جهانی هر سال منتشر می‌شود و امسال آنها کلمه «گرم»  را از دستور نوشیدنی شیری حذف کردند. این به معنای آن بود که از نظر فنی می‌توانستم یک نوشیدنی شیری سرد سرو کنم، اما همچنان باید بخارداده می‌شد. پس از آزمون و خطای زیاد، فهمیدم که می‌توانم یک شیر متفاوت (شیر نارگیل) را در ته فنجان منجمد کنم و یک نوشیدنی شیری گرم را روی آن سرو کنم. داوران یک جرعه از نوشیدنی شیری گرم می‌خوردند و سپس نوشیدنی را هم می‌زدند تا بخش منجمد در ته فنجان، آب شود. این کار نوشیدنی را خنک کرد و یک شیر متفاوت را معرفی کرد که در کل یک تجربه حسی کاملاً متفاوت ایجاد کردند. علاوه بر این، امسال سطح انرژی خود را در اولویت قرار دادم. ترنت رولینگ (Trent Rolling) نماینده WCE برای این مسابقه بود و می‌خواست تا حد امکان شبیه مسابقات جهانی باشد، بنابراین آن را به یک مسابقه سه مرحله‌ای با دورهای مقدماتی، نیمه نهایی و فینال تبدیل کرد (در بیشتر سال‌ها، مسابقات ملی فقط نیمه نهایی و فینال دارد). این به معنای سه روز استرس و انتظار برای نتایج بود. برای مقابله با این، هر لحظه‌ای که می‌توانستم خوابیدم. به محض تمام شدن جلسه شرکت‌کنندگان، به ماشین رفتم و در صندلی عقب خوابیدم؛ بعد از زمانی که برای تنظیم دستگاه قهوه وآسیاب به ما دادند هم۳۰ دقیقه خوابیدم.  قبل از اعلام نتایج فینال؟ وقت خوابم بود! ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، اما ۱۵ دقیقه ارائه به تمرکز شدید نیاز دارد و با استراحت کافی واقعاً تفاوت را احساس کردم.

پیشنهاد برای مطالعه: قهوه به نوشیدنی اولِ مردم ایران تبدیل شده است.

سوال: این نوعی آماده‌سازی بسیار متفاوت با چیزی است که بیشتر مردم تصور می‌کنند؛ آیا عادات یا روش غیرمنتظره دیگری پیدا کرده‌ای که به تو در اجرا روی صحنه کمک کند؟

بن:من قبلاً همیشه در هر دوره یک جفت جوراب نو می‌پوشیدم، اما چند سال پیش آن را کنار گذاشتم. یک چیزی که الان به آن  پایبند هستم این است که فقط با کفش‌های برندBlundstone  مسابقه می‌دهم. همه بهترین نتایج من زمانی به دست آمده که آنها را پوشیده‌ام. معمولاً آدم خرافاتی نیستم، اما این تنها چیزی است که ریسکش را نمی‌کنم (می‌خندد).

 

سوال: نوشیدنی امضای تو همیشه چیزی است که مردم مشتاق آن هستند. می‌توانی برای ما توضیح دهی که امسال چه چیزی خلق کردی و چه چیزی الهام‌بخش آن بود؟

بن: نوشیدنی امضای من از یک نوشیدنی الهام گرفته شده بود که باید طعم خوبی می‌داد، اما من شخصاً احساس می‌کنم طعم خیلی خوبی ندارد: کاپوچینوهای ساخته شده با گشای* شسته شده. (گشا یا گیشا نام یک گونه‌ی خاص و بسیار مرغوب قهوه است که اصالتش به روستای گشا (Gesha) در اتیوپی برمی‌گردد). م
گشاهای شسته شده برخی از نوت‌های طعمی مورد علاقه من در قهوه را دارند: گُلی، مرکبات و میوه‌های هسته‌دار شبیه زردآلو.. اما وقتی با شیر مخلوط می‌شوند، آن عطر و طعم‌ها  ناپدید می‌شوند. همیشه می‌خواستم یک نوشیدنی شیری درست کنم که آن طعم‌های گریزان را نشان دهد و امسال تصمیم گرفتم این کار را در نوشیدنی امضای خودم انجام دهم.از شیر نارگیل و شیر تقطیرشده‌ی یخ‌زده استفاده کردم تا شیرینی کاپوچینو را بازآفرینی کنم و از شربت آلبالوی سیاه برای آشکار کردن طعم‌های میوه‌های هسته‌دار. آخرین ماده‌ای که به کار بردم ژرانیول بود. ژرانیول یک ترپن و یکی از ترکیبات معطر شناسایی‌شده در گشاهای پاناماست. با افزودن مقدار بسیار کمی از آن، تمام طعم‌های گُلی اسپرسو که شیر پنهان می‌کند، نمایان شد.

 

سوال: وقتی در حال توسعه چنین نوشیدنی امضایی هستی، معمولاً چند نسخه از این نوشیدنی‌ها قبل از رسیدن به نسخه نهایی مسابقه شکست می‌خورند؟

بن: تخمین می‌زنم که در طول حرفه‌ام حدود ۵۰ نوشیدنی امضا ساخته‌ام که هرگز به صحنه مسابقات نرسیده‌اند. قهوه؛ مخلوط کردن با سایر مواد را بسیار سخت می‌کند چون تلخ، شیرین و اسیدی است و آن تعادل اغلب متزلزل و ناپایدار است. اضافه کردن عنصر یا ماده‌ای که از تعادل مزه‌ی قهوه حمایت یا آن را افزایش می‌دهند، نیاز به آزمایش و تست‌های زیادی دارد. این موضوع دشوارترهم می‌شود چون داوران می‌خواهند مواد و تکنیک‌های جدید را هم ببینند. فقط استفاده از شکلات و وانیل کافی نیست. حتی پس از انتخاب مواد، پیدا کردن مقادیر صحیح آن نیز زمان زیادی می‌برد. چند گرم تفاوت می‌تواند یک نوشیدنی را از وحشتناک به خوشمزه تغییر دهد.

 

سوال: در مورد انتخاب اسپرسو؛ تصمیم گرفتی چه چیزی سرو کنی و برای ارائه آن به داوران چه کیفیتی مد نظرت بود؟

بن: من برای اولین بار از یک ترکیب استفاده کردم! یک ترکیب مساوی از سه قهوه: گیشای شسته شده از Elida Estate، گیشای هیبریدی(شسته شده و نچرال) از Finca Deborah و یک گیشای طبیعی از Finva Takesi.
تم من درباره‌ی این بود که قهوه بیشتر به طور سنتی و از طریق مربیان و آموزش‌دهندگان منتقل شده تا از طریق کتاب یا منابع غیرانسانی. وقتی چیزی از کسی یاد می‌گیریم، فقط خود موضوع را نمی‌آموزیم بلکه دیدگاه منحصر به فرد او را هم به دست می‌آوریم. همه قهوه‌هایی که سرو کردم از تولیدکنندگانی بودند که ساعتهای بیشماری در کنارشان گذرانده‌ام. درباره تولید قهوه یاد گرفته‌ام و بخشی از شخصیتشان را جذب کرده‌ام. ترکیبی که سرو کردم نه تنها خوشمزه بود، بلکه نمایشی فیزیکی از ترکیب دانشی بود که این استادان قهوه به من منتقل کرده‌اند. هر سه قهوه پروفایل مشابهی داشتند، اما تفاوت‌های جزئی‌شان باعث شد ترکیب نهایی متعادل‌تر شود و شباهت‌ها بیشتر برجسته شوند( برای مثال، نوت‌های میوه‌های هسته‌دار روی صحنه واقعا درخشیدند.)

 

سوال:  وقتی به دوران مسابقه‌ای‌ات نگاه می‌کنی، آیا نوشیدنی امضایی از سال‌های گذشته داری که هنوز هم در ذهنت برجسته مانده باشد؟

بن:  بله! پرچالش‌ترینش (می‌خندد). مدت زیادی بود که با نوشیدنی‌های امضای دو بخشی یا چندبخشی رقابت می‌کردم. از ساخت نوشیدنی‌هایی که در تضاد بودند اما خوب مکمل هم می‌شدند بسیار لذت می‌بردم.

وقتی در سال ۲۰۱۷ قهرمان ملی شدم، مایک استرامف به من هشدار داد که نوشیدنی‌های دو بخشی داوری سختی دارند و ممکن است در WBC امتیاز بالایی نگیرند. من در مسابقه ملی با یک نوشیدنی دو بخشی برنده شدم و زمان زیادی برای بازسازی نداشتم. راه‌حل من این بود که دو نوشیدنی را در یک فنجان سرو کنم. نصف نوشیدنی را ساختم، در فنجان ریختم و با نیتروژن مایع فریز کردم. سپس نیمه‌ی دوم نوشیدنی را روی آن ریختم. داوران یک جرعه از بخش ذوب‌نشده می‌نوشیدند و سپس لیوان را در دست نگه می‌داشتند و می‌چرخاندند تا بخش یخ‌زده ذوب شود. نوشیدنی واقعاً خوشمزه‌ای بود و امتیاز بالایی گرفت. البته در فینال کمی نیتروژن زیادی در یکی از فنجان‌ها استفاده کردم و داور مربوطه مدت زیادی صبر کرد تا نوشیدنی ذوب شود!

 

سوال: همان سؤال برای اسپرسو: آیا شاتی بوده که حس کنی کاملاً همان چیزی شد که در مسابقه دنبالش بودی؟

بن: به نظر من، اسپرسوی خوشمزه دست‌نیافتنی‌ترین نوشیدنی دنیاست؛ همین هم بخشی از دلیلی است که دوباره و دوباره به مسابقات برمی‌گردم.

امسال احساس می‌کنم بهترین قهوه‌ی سبز دنیا را دارم و می‌توانم آن را به گونه‌ای رُست و استخراج کنم که به‌درستی تلاش تولیدکنندگان و ویژگی‌های خاص زمینشان را نشان دهد. در طول مسابقه، حتی یک شات نزدم که خوشمزه نباشد، که واقعاً تعجب‌آور است چون معمولاً در فرآیند dial-in باید چند فنجان خیلی بد نوشید تا یکی خوب از آب دربیاید. امسال حس خاصی دارم و امیدوارم بتوانم همان را در WBC بازآفرینی کنم.

بن: بله! پرریسک‌ترینم (می‌خندد). برای مدت طولانی، با نوشیدنی‌های امضای دو قسمتی یا چند قسمتی مسابقه می‌دادم. واقعاً از ایجاد نوشیدنی‌های متضادی که با هم خوب بازی می‌کردند، لذت می‌بردم.

وقتی در سال ۲۰۱۷ national را بردم، مایک استرامپف (Mike Strumpf) به من هشدار داد که نوشیدنی‌های دو قسمتی قضاوتشان سخت است و ممکن است در WBC نمره خوبی نگیرند. من با یک نوشیدنی دو قسمتی national را برده بودم و وقت زیادی برای بازسازی نوشیدنی نداشتم. راه‌حل من این بود که دو نوشیدنی را در یک فنجان سرو کنم.

من نصف نوشیدنی را ساختم، در فنجان‌ها سرو کردم و سپس با نیتروژن مایع منجمدش کردم. بعد نصف دوم نوشیدنی را روی آن ریختم. داوران یک جرعه از نوشیدنی منجمد نشده می‌خوردند و سپس لیوان را در دستان خود گرفته و می‌چرخاندند تا قسمت دوم نوشیدنی آب شود. این یک نوشیدنی واقعاً خوشمزه بود و نمرات بالایی دریافت کرد. البته در فینال روی یکی از فنجان‌ها کمی زیاد نیتروژن مایع استفاده کردم و مدت زیادی طول کشید تا آن داور نوشیدنی را آب کند!

سوال: شما از سال ۲۰۱۴ در مسابقات جهانی باریستا شرکت می‌کنید. تجربه‌ی حضور روی صحنه در طول این سال‌ها برایتان چه تغییری کرده و چه چیزی از این همه‌بار روی صحنه رفتن به دست آورده‌اید؟

بن: صادقانه بگویم، هیچ چیز تغییر نکرده است. هنوز هم همان‌قدر هیجان‌زده، مضطرب و شگفت‌زده می‌شوم که اولین بار در ریـمینی روی صحنه رفتم. با پیشرفت مسابقات در کانادا و جهان، موفقیت در آن‌ها سخت‌تر و سخت‌تر شده و همین باعث می‌شود که حالا حتی ارزشمندتر از روزهای اول باشد. بزرگ‌ترین چیزی که از مسابقه به دست آورده‌ام، گروه دوستانی است که هر چند سال یک‌بار (اگر خوش‌شانس باشم!) می‌توانم دوباره ببینم.

 

پیشنهادی دیگر برای مطالعه: از فلت وایت تا لانگ بلک: سلیقه قهوه‌ی بریتانیا در گذر زمان

 

سوال: کنجکاوم بدانم چقدر از چیزهایی که برای مسابقه روی آن کار می‌کنید، وارد سرویس روزانه‌ی کافه می‌شود. آیا میان تکنیک‌هایی که روی صحنه  مسابقات ارائه می‌دهید و اتفاقاتی که درکافه Monogram رخ می‌دهد، همپوشانی می‌بینید؟

بن: بزرگ‌ترین همپوشانی، خود همین قهوه‌هایی است که در کافه ارائه می‌دهیم. در طول سال‌هایی که رقابت کردیم، کارکنان و مشتریان درباره‌ی قهوه‌هایی که روی صحنه در مسابقه استفاده می‌شد، سؤال می‌پرسیدند. در آن زمان تقاضای زیادی وجود نداشت، اما تصمیم گرفتیم Monogram همیشه چند قهوه در سطح مسابقه برای سفارش داشته باشد. از وقتی این کار را شروع کردیم، علاقه به قهوه‌های باکیفیت بالا بیشتر شد و حالا همیشه حداقل یک گیشا یا واریته‌ی خاص به صورت اسپرسو یا پوراور در دسترس است. فکر می‌کنم این کار مسابقه را برای هم باریستاها و هم مشتریان ملموس‌تر می‌کند.

 

سوال: و برای باریستاهای خانگی: فکر می‌کنی چیزی از دنیای مسابقات وجود دارد که بتواند به بهتر شدن اسپرسوی خانگی کمک کند؟

بن: فکر می‌کنم  این مسابقات است که چیزهای زیادی از باریستاهای خانگی یاد می‌گیرد. وقتی من تازه کارم را به‌عنوان باریستا شروع کرده بودم، همه‌چیز بر اساس حس بود: بدون ترازو؛ بدون دستورالعمل دقیق؛ فقط یک تایمر، یک آسیاب و یک دستگاه اسپرسو. این یعنی باریستاها هنگام درست کردن قهوه، فرصت زیادی برای آزمون و خطا داشتند؛ چه به نفع مشتری تمام می‌شد، چه به ضررش.

الان کافه‌ها سیستم‌ها و دستورالعمل‌های خیلی بهتری دارند. این کار باعث شده قهوه‌ها یکنواخت‌تر شوند، اما میزان نوآوری در کافه‌ها کمتر شده است. واقعاً تحسین می‌کنم باریستاهای خانگی را که بعد از یک روز کاری به خانه می‌آیند و تا نیمه‌شب پای دستگاه اسپرسو می‌مانند تا داده‌های جدیدی به اشتراک بگذارند. فکر می‌کنم حالا به نقطه‌ای رسیده‌ایم که علاقه‌مندان خانگی و باریستاها می‌توانند با هم سطح کار را بالاتر ببرند، و این به نظرم تأثیر بزرگی بر رشد و پذیرش قهوه‌ی تخصصی خواهد داشت.

 

سوال: چیزی هست که از یک باریستای خانگی یا یک جامعه‌ی آنلاین یاد گرفته باشی و واقعاً تو را شگفت‌زده کرده یا دیدگاهت درباره‌ی اسپرسو را تغییر داده باشد؟

بن: بازگشت تکنیک قطره‌ی راس (RDT – Ross Droplet Technique) واقعاً یک تغییر بازی برای اسپرسو (و حتی فیلتری) بود! یادم می‌آید سال‌ها درباره‌اش در فروم‌ها می‌خواندم، اما هیچ‌وقت امتحان نکرده بودم. بعد پروفسور کریستوفر هندن مقاله‌ای درباره‌ی علم پشت آن منتشر کرد و فهمیدم باید خودم را به‌روز کنم. ما در کافه یا مسابقه از آن استفاده نمی‌کنیم، اما فکر می‌کنم این یکی از مقرون‌به‌صرفه‌ترین و قدرتمندترین تکنیک‌هایی است که یک باریستا می‌تواند به آیین قهوه‌اش اضافه کند.

 

سوال:  غیر از RDT، در سال‌های اخیر ابزارها و ایده‌های جدید زیادی دیده‌ایم: مثل پک‌اسکرین‌ها، WDT و حتی توربو شات‌ها. با توجه به نگاهت به RDT، نظرت درباره‌ی این روندهای دیگر چیست و آیا فکر می‌کنی روی اسپرسوی کافه هم تأثیر بگذارند یا فقط برای خانه‌اند؟ 

بن: من عاشق این ترندها هستم! به‌عنوان کسی که با فروم‌هایی مثل CoffeeGeek و Coffeed بزرگ شده، می‌دانم که RDT و WDT مدت‌هاست وجود دارند. این تکنیک‌ها بیشتر مخصوص کاربران خانگی بودند تا وقتی که تولیدکنندگان شروع کردند معادل‌های کافه‌ای آن‌ها را بسازند. برای من این روند هم بسیاری از دانش‌های اولیه‌ی اسپرسو را تأیید می‌کند و هم باعث می‌شود برای چیزهای بیشتری که هنوز می‌توانیم درباره‌ی قهوه یاد بگیریم، هیجان‌زده شوم!

 

سوال: و در آخر، با توجه به همه‌ی دستاوردهایی که تا امروز داشته‌ای، چه چیزی باعث می‌شود همچنان انگیزه‌ی شرکت در مسابقات را داشته باشی؟ و این روزها بیشتر از همه برای چه چیزی در دنیای قهوه هیجان داری؟

بن: مسابقات باریستا به من یادگیری مداوم و دوستی‌های مادام‌العمر هدیه داده‌اند. من امروز بدون شکل‌دهی این مسابقات، نه باریستای امروز بودم و نه انسانی که امروز هستم. بالا و پایین‌های زیادی بوده، اما همه‌شان به نفعم تمام شده‌اند. بیشتر از همه هیجان دارم که قهوه‌ی تخصصی به یک واژه‌ی خانگی‌تر تبدیل شود. هنوز راه زیادی در پیش داریم، اما درک و قدردانی از قهوه‌ی باکیفیت هیچ‌وقت به این اندازه بالا نبوده و فکر می‌کنم فرصت بزرگی داریم تا قهوه را با جهان به اشتراک بگذاریم.

پست های مرتبط