پیشبینی سرنوشت رشد ۳۰۰ درصدی کافههای ایران
- سارا مالکی
پناه بر کافهها
حالا اما کافهها از مراکز شهرها و خیابانهای اصلی راه خود را به کوچهها و محلهها باز کردهاند تا عاشقان قهوه در هر گوشه از شهر دستشان به فنجانی قهوه برسد.
اما چه شد که کافهها، کافهروستریها یا کافهبیکریها در سالهای اخیر بیوقفه در شهرها و محلهها تکثیر شدند؟ گسترش کافهها تصویری زنده و دلنشین به شهرها میدهد اما پاسخ به این سوال حقایقی را روشن میکند که چندان خوشایند نیست. برای نگاهی بهتر به چرایی رشد کافهها، به سال ۹۵ بازمیگردیم. در این سال رشد اقتصادی در جایگاهی قابل قبول قرار داشت. با این وجود کافهها، رشد انفجاری نداشتند در حالیکه در سالهای بعد این دو در مسیری عکس هم قرار گرفتند.
عشق به قهوه در روزهای رکود
بررسی چرایی رشد کافهها در هشت سال گذشته نشان میدهد که این رشد، ترکیبی از «تغییر ذائقه جوانان» و «رکود اقتصادی» بوده است. یکی از دلایل رشد کافهها را میتوان در رشد شبکههای اجتماعی و جهانی شدن برخی رفتارها جستجو کرد. به نظر میرسد گسترش شبکههای اجتماعی، میل به کافهنشینی و نوشیدن قهوه را در میان جوانان کشوری که نوشیدنی شاخص آن چای است، افزایش داده. از طرفی تغییرات اجتماعی مانند دورکاری یا استفاده از فضای کافهها به عنوان دفتری ارزان قیمت در میان نسل جوان طرفدار پیدا کرده است. شاید بتوان از کافهنشینی به عنوان تمایل طبقه متوسط به مدرنیته هم یاد کرد.
اما در کنار این دلایل، طبق نظریههای شناخته شده اقتصادی و تجربه سایر کشورها، اثرات رکود اقتصادی بر رشد کافهها در کوتاهمدت را اصلا نمیتوان نادیده گرفت.
رشد مشکوک کافهها
طبق دادههای بانک مرکزی ایران و صندوق بینالمللی پول، شاخص رشد اقتصادی ایران که در سال ۹۵ و در پی گشایشهای حاصل از برجام به بیش از ۱۲.۵ درصد رسیده بود، در سال ۱۴۰۳ و با تشدید تحریمها به حدود ۲.۰ درصد رسیده است. طی این هشت سال، تورم سالانه از ۹.۰ درصد به بیش از ۵۰ درصد رسیده است. پس در چنین شرایطی، رشد تعداد کافههای کشور از ۷ هزار کافه در سال ۱۳۹۵ به چیزی حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار کافه در سال ۱۴۰۳، معنادار و سوالبرانگیز است.
اگرچه هیچگاه آمار رسمی و دقیق از تعداد کل کافههای فعال در ایران منتشر نشده است، اما بر اساس گزارشهای غیررسمی و دادههای پراکنده، برآورد تعداد کل کافههای فعال در ایران همان عدد ۱۵ تا ۲۰ هزار است که بیشترین تمرکز آن در تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و تبریز است. بنابراین در هشت سال گذشته، رشد تقریبی کافهها ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد برآورد میشود که میانگین آن در هر سال ۱۵ تا ۲۵ درصد بوده است.
کافهها قاصدکهای دوران رکود
طبق تعاریف اقتصادی، رشد کافهها در ایران یک پدیده متناقضنماست زیرا اگرچه انتظار میرود در شرایط رکود (تورم بالا، کاهش قدرت خرید، محدودیتهای مالی) کسبوکارهایی مانند کافهداری با کاهش تقاضا مواجه شوند، اما عکس این عمل مشاهده میشود. در اقتصاد رفتاری، چنین اتفاقی با نظریه «اثر جانشینی» توضیح داده میشود. شاید نامهای دیگری هم برای توضیح این شرایط به گوشتان خورده باشد: اقتصاد احساسی، اثر رژ قرمز یا سنجاقکهای اقتصادی.
هر کدام از این نامها و نظریهها تلاش دارند نشان دهند که در شرایط رکودی، مردم به دلیل کاهش امکان مسافرت، خرید کالاهای لوکس، یا تفریحات گرانقیمت، کافهگردی را جایگزین هزینهبرتر میکنند. در واقع، یک فنجان قهوه (با قیمت نسبتاً پایینتر نسبت به سایر تفریحات) به عنوان کالای جانشینِ سرگرمیهای گران عمل میکند. همچنین در شرایط سخت اقتصادی، مردم به دنبال فرار موقت از استرس هستند. کافهها فضایی برای اجتماعی شدن، دورکاری، و فراغت کمهزینه فراهم میکنند. این موضوع شبیه به «اثر لیپستیک است که در رکودها، تقاضا برای کالاهای کوچکِ آرامشبخش (مثل رژلب در غرب) افزایش مییابد. فرار سرمایه یا پولهای ترسو در شرایط رکودی به بخش کمخطر خدمات، در شرایطی که تولید یا سایر فعالیتهای اقتصادی در تنگنا قرار دارند هم میتواند یک دلیل قابل توجه برای رشد کافهداری در شرایط رکود باشد.
آیا رشد انفجاری کافهها پایدار است؟
پاسخ به این سوال میتواند یک کلمه باشد: خیر، زیرا اگر تورم از حدی بگذرد (برای مثال عبور از ۶۰ درصد در ایران) ممکن است حتی هزینه کافهگردی نیز برای طبقه متوسط غیرقابل تحمل شود یا به علت رشد هزینههای کافهداری از مواد اولیه گرفته تا دستمزد کارکنان، کافهها با پایین آمدن حاشیه سود یکی پس از دیگری از عرصه فعالیت کنار بروند. به این ترتیب کافهها سنجاقکهایی خواهند بود که در شرایط بحران یا رکود رشد کردهاند اما پایدار نیستند، مانند عمر کوتاه سنجاقکها.
چنین اتفاقی بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ در ترکیه رخ داد. تجربه تورم ۸۵ درصدی در این کشور در حالی بود که از شروع دوران رکود اقتصادی تا سال پایانی آن، به ویژه در استانبول و آنکارا، تعداد کافهها سالانه ۲۰ تا ۳۰ درصد رشد داشته است. اشباع بازار با ۲۰ هزار کافه در استانبول و تداوم رشد تورم، باعث شد بسیاری از کافهها حاشیه سود خود را از دست بدهند و در شش ماهه دوم ۲۰۲۳ حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از کافههای مستقل در این شهر تعطیل شوند.
در ونزوئلا نیز علیرغم فروپاشی اقتصادی، کافههای ارزانقیمت (با دلار سیاه) در کاراکاس رونق گرفتند. در دوران بحران بدهی در یونان بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ نیز همزمان با کاهش تولید ناخالص داخلی، کافههای کوچک به نام «کافنئو» افزایش یافتند که یک فضای اجتماعی ارزان برای فرار از استرس بحران بودند.
درسهایی برای ایران
در تجربه این کشورها و آنچه در ایران در حال رخ دادن است مشترکاتی دیده میشود: اثر فرار از واقعیت، اثر جانشینی ارزان، اقتصاد در سایه. اما با تمام شدن دوران رکود و بحران اقتصادی، چرا کافههایی که به سرعت رشد کردهاند در معرض تعطیلی قرار خواهند گرفت؟ تجربه ترکیه نشان میدهد در سالهای پیش از بحران که رشد پایدار اقتصادی وجود داشته، سرمایهگذاران از بخش کافهداری به سمت بخشهای سودآورتر و کمریسکتر حرکت کردهاند.
بازگشت به بخشهای مولد، جذب بازارهای مالی، رشد صنعت و تکنولوژی اتفاقاتی است که با امید تمام شدن رکود اقتصادی در ایران، کاملا قابل پیشبینی هستند. بنابراین میتوان انتظار داشت با تمام شدن دوران رکود، عمر بسیاری از کافههایی که در این دوران متولد شدهاند به پایان برسد. اما همیشه میتوان خوشبین بود. شاید تمایل جامعهای که همیشه چای مینوشیده، به ویژه نسل جوان به نوشیدن قهوه و کافهنشینی پایدار باشد و کافههایی که از تهران گرفته تا دورترین شهرهای مرزی یا مذهبی با الگوبرداری از استانداردهای روز صنعت قهوه و کافه دنیا مشغول به کار هستند، برای صنعت قهوه و دوستداران قهوه ایران باقی بمانند.
پست های مرتبط
موج پلمب کافهها بعد از هالووین
گجتهای قهوه؛ از خانه تا سفر